حاج احمد...
دل دوکوهه برایت تنگ است.... دل بسیجی ها.
بی تو چرا دروغ! سخت می گذرد به ما!
این همه سخنران، هیچ کدامش تو نیستی....
این همه جبهه، در هیچ کدامش تو نیستی....
این همه جنگ، جناب فرمانده! نیستی، نیستی، نیستی!
بی تو ما «این عمار» شنیدیم باز هم از علی....
چقدر باید تلفات دهیم تا برگردی پیشمان؟!
می شنوی… می بینی…
خسته شدیم از دست اصول گرایان، اصلاح طلبان، از خودمان!
صورت روزگار، سیلی تو را می خواهد...
باید بلند شوی و سینه خیزمان کنی گرد صبحگاه ظهور....
می ترسم ما را کوچک بار بیاورند اهل سیاست....
ما تو را می خواهیم...
ما تو را دوست داریم...
حاج احمد برگرد...
بی تو آقا تنهاست...