وفا
این سلسله و شجرهی خبیثهی ملعونه، دهانها را با پول میبندند، این بندگانِ پول و بندگانِ دنیا، نمیگذارند کسی [علیه] اینها حرفی بزند، اعتراضی بکند. یک هیئت حقیقتیاب لازم است، باید بروند از نزدیک ببینند، مسئله را بررسی کنند؛ هرچه [میخواهد] طول بکشد. این از جملهی کارهایی است که مسئولین محترم ما هم بایستی در نظر بگیرند و دنبال بکنند و اهمّیت [بدهند]. این هم یک بُعد قضیّه است.
وفا
اینها انصافاً لایق نیستند برای ادارهی حرمین شریفین، لایق نیستند برای خدمت حرمین شریفین؛ واقعیّت قضیّه این است. این باید در دنیای اسلام جا بیفتد، باید این فکر ترویج بشود. این هم یک بُعد مسئله است.
وفا
حکّام سعودی یک عذرخواهیِ زبانی از دنیای اسلام نکردند! چقدر اینها وقیحند، چقدر بیشرمند! آیا این کوتاهیای که اینها کردند، سوءتدبیری که نشان دادند، بیکفایتیای که به خرج دادند -حالا بعضی میگویند تعمّد، ولو آن هم نباشد- نفْس این بیتدبیری و بیکفایتی یک جرم است برای یک مجموعهی دولتی و سیاسی؛ چطور نتوانستید اداره کنید؟ چطور نتوانستید امنیّت این جمعیّتی را که ضیوفالرّحمانند، میهمانان خدایند و شما اینهمه درآمد از این ناحیه کسب میکنید، و برای خودتان عنوان درست میکنید، حفظ کنید؟ چه تضمینی وجود دارد که در اوقات مشابه، حوادث مشابهی رخ ندهد؟ این یک سؤال بزرگ است. دنیای اسلام بایستی گریبان اینها را بگیرد، از اینها سؤال بکند؛ چرا سؤال نمیکنند؟
وفا
یک بُعد دیگر مسئله، مسئلهی امّت اسلام است. امّت اسلامی در ابعاد وسیع خود نسبت به این حادثه داغدار شد. خب شهدای ما، شهدای منا و شهدای مسجدالحرام برروی هم حدود ۴۷۰ یا مثلاً ۴۸۰نفر بودند، ولی آنچه از آمارها بهدست میآید، مجموع شهدا از کشورهای مختلف، در حدود هفتهزار نفرند! این رقم خیلی رقم بالایی است. چرا در کشورهای دیگر، دولتها، خانوادهها، ملّتها عکسالعمل نشان ندادند نسبت به این حادثه؟ این چه بلای بزرگی است که جان امّت اسلامی را فراگرفته؟ این، مصیبتِ بزرگ است. دولتها دچار رودربایستی سیاسیاند، دولتمردان کشورهای مختلف احیاناً اسیر پول و قدرت و روابط سیاسی و مانند اینها هستند، [امّا] دانشمندانشان چرا ساکت ماندند؟ علمایشان چرا حرف نزدند؟ فعّالان سیاسی چرا صحبت نکردند؟ روشنفکرانشان چرا مقاله ننوشتند، اعتراض نکردند، حرف نزدند
وفا
2. ...برای همهی ملّت -یعنی کسانی که واقعاً این حادثه را درک میکنند و لمس میکنند- این حادثه سخت است؛ ولی آن چیزی که میتواند دلهای شما را تسلّا بدهد، این است که این عزیزان شما اگرچه از دست رفتند و فقدانشان برای شما سخت است لکن در نعمت الهی انشاءالله غوطهورند. مرگ خوبی بود؛ کیفیّت مردن و رفتن انسان، سرنوشت انسان را معیّن میکند؛ همهی ما خواهیم رفت، پیر و جوان ندارد، مرد و زن ندارد، همه میروند؛ منتها بعضی رفتنها جوری است که انسان اگر با چشم حقیقت نگاه کند، از آنگونه رفتن خرسند و خوشحال میشود؛ مثل شهدا که همهی شهدا اینجور هستند. این عزیزان شما در حال عبادت و در حال ذکر از دنیا رفتند، در لباس احرام از دنیا رفتند، با دلهای متوجّه به خدای متعال و در حال انجام وظیفه از دنیا رفتند؛ اینها همه مایههایی و وسیلههایی برای مغفرت الهی و برای رحمت الهی و برای علوّ درجات در پیش پروردگار است. علاوهی بر اینها سختی تحمّل کردند؛ بعضی شاید تا ساعتها زنده بودند،(۲) زیر فشار بودند، چه در زیر آفتاب، چه در آن کانتینرهای گرم و داغ، با لبان تشنه؛ اینها همه چیزهایی است که رحمت الهی را جلب میکند.
وفا
بیانات در دیدار با خانواده شهدای منا
..... اینکه ما گفتیم این [حادثه] فراموش نشود، صرفاً برای از دست دادن عزیزان نیست، حادثه مهم است؛ حادثه دارای ابعاد گوناگونی است؛ حادثه از لحاظ سیاسی، از لحاظ اجتماعی، از لحاظ اخلاقی و دینی، روشنگر است. خب، برای ما مردم ایران و لابد برای بازماندگان این شهدا در سایر کشورها، حادثه، حادثهی غمانگیزی است؛ این [غم] طبیعی و قهری است. دلهای ما پر از غم است، پر از اندوه است. گذشتِ زمان اهمّیّت این حادثه و غم این حادثه را از سینههای ما و دلهای ما نزدوده است. ما غمگینیم از این حادثه؛ عزیزانمان در منا و همچنین در مسجدالحرام در حال عبادت از دنیا رفتند، با لب تشنه از دنیا رفتند؛ در زیر آفتاب داغ و سوزان، ساعات آخر عمر خودشان را تحمّل کردند؛ اینها همه دردناک است؛ اینها چیزهایی است که دلهای ما را به درد میآورد؛ نمیتوانیم اینها را فراموش کنیم؛ لکن ابعاد مسئله، وسیعتر از اینها است.
born78
روزي در مطب بيمارستان نشسته بودم...
خانم محجبه اي همراه فرزندش وارد مطب شد...
فرزند را که معاينه ميکردم...
شباهت عجيبش به امام خامنه اي مرا به فکر فرو برد...
از مادرش سوال کردم...
شما با آقاي خامنه اي نسبتي داريد؟
گفتند:
بله من همسر ايشان هستم...
خيلي تعجب کردم !
گفتم:
مگر شما پزشک خصوصي نداريد؟
گفتند:
خير آقا اجازه چنين کاري نميدهند!
ميگويند شما هم مثل ساير مردم به بيمارستان مراجعه کنيد...
آن روز ديگر نتوانستم به کارم ادامه دهم...
سرم را روي ميز گذاشتم و بسيار گريه کردم...
born78
معلم به بچه ها گفت:
نمیدونم وقتی ما قرآن داریم دیگه ولایت فقیه برا چیه؟!
از ته کلاس یکی از بچه ها گفت
آقا وقتی ما کتاب داریم معلم برا چیه؟!
born78
حضرت آقا(حفظه الله): گاهی ما داریم نماز می خوانیم دلمان
جای دیگر است؛ حضور قلب یعنی دلمان همین جا باشد، در سجاده مان.
این را شما جوان ها تمرین کنید؛ممکن است اول سخت باشد لکن
با تمرین آسان می شود. اگر در جوانی تمرین نکنیم،وقتی به سن
امثال بنده رسیدید، کار سخت می شود.
۱۳۹۵/۰۳/۰۳