سیده شهید حجّاری
توجه توجه
آیا این روایت وحدیث که گفته میشود از حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم است صحیح است:
پیغمبر قسم یاد کرد اگر میان پیروان ما طالب حاجتی باشد خدا بواسطه خواندن حدیث کساء در اولین جمعه ماه صفر، برآورده میکند
پاسخ
خواندن حديث كسا كار خوبي است
سیده شهید حجّاری
بعضی ﭼﻚﻫﺎ ﺩﻭ ﺍﻣﻀﺎ ﺩﺍﺭﻧﺪ؛
ﺗﺎ ﺍﻣﻀﺎﻱ ﺩﻭﻡ ﻧﺒﺎﺷﺪ،
ﻧﻘﺪ ﻧﻤﻲﺷﻮﻧﺪ،
ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺟﺎﻱ ﺍﻣﻀﺎﯼ ﺩﻭﻡ،
ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻫﻞ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻫﻢ ﺍﻣﻀﺎ ﻛﻨﻨﺪ،
ﻫﻴﭻ ﻓﺎﻳﺪﻩﺍﯼ ﻧﺪﺍﺭﺩ!
ﺑﺎﻧﻚ ﻓﻘﻂ ﺻﺎﺣﺐ ﺍﻣﻀﺎ ﺭﺍ ﻣﻲﺷﻨﺎﺳﺪ.
ﺣﺎﻝ، ﺍﺗﻔﺎﻗﺎﺗﯽ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺑﻴﻔﺘﺪ، ﻣﺜﻞ ﭼﻚ
ﺩﻭ ﺍﻣﻀﺎ ﻣﯽﻣﺎﻧﺪ!!
ﻳﻚ ﺍﻣﻀﺎﯼ ﺁﻥ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﺎﺳﺖ ﻭ ﻳﻚ ﺍﻣﻀﺎﯼ ﺩﻳﮕﺮﺵ ﺧﻮﺍﺳﺖ
ﺧﺪﺍﺳﺖ...
ﺗﺎ ﺍﻭ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﻫﻴﭻ ﺍﻣﻜﺎﻥ ﻧﺪﺍﺭﺩ،
ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﻫﻤﻪ ﺑﺨﻮﺍﻫﻨﺪ.
«ﺩﺭ ﻧﻴﻔﺘﺪ ﻫﻴﭻ ﺑﺮﮔﯽ ﺍﺯ ﺩﺭﺧﺖ
ﺑﻲ ﻗﻀﺎ ﻭ ﺣﻜﻢ ﺁﻥ ﺳﻠﻄﺎﻥ ﺑﺨﺖ»
ﭘﺲ ﺍﮔﺮ ﻛﺴﻲ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺗﻬﺪﻳﺪ ﻛﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺁﺑﺮﻭﻳﺖ ﺭﺍ ﻣﻲﺭﻳﺰﻡ،
ﺳﻜﻪ ﻳﻚ ﭘﻮﻟﺖ ﻣﻲﻛﻨﻢ،
ﻛﺎﺭﯼ ﻣﻲﻛﻨﻢ ﻛﻪ ﺳﻨﮓ ﺭﻭﻱ ﻳﺦ ﺷﻮﯼ،
ﺑﻼﻳﯽ ﺳﺮﺕ ﻣﻲﺁﻭﺭﻡ ﻛﻪ ﻣﺮﻍﻫﺎﯼ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ ﮔﺮﻳﻪ ﻛﻨﻨﺪ...
ﻫﻴﭻ ﻧﺘﺮﺱ!
ﭼﻮﻥ ﺍﻳﻦ ﭼﻚ ﺩﻭ ﺍﻣﻀﺎ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺍﻣﻀﺎﻱ ﺩﻭﻡ ﻣﺎﻝ ﺧﺪﺍﺳﺖ؛
ﻳﻌﻨﯽ ﺍﻭ ﻫﻢ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﺗﺎ ﺁﺑﺮﻭﯼ ﺗﻮ ﺭﻳﺨﺘﻪ ﺷﻮﺩ،
ﻭ ﺍﻭ ﻳﺎ ﻧﻤﻲﺧﻮﺍﻫﺪ،
ﻳﺎ ﺍﮔﺮ ﻫﻢ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ، ﻫﺮﭼﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻪ ﺳﻮﺩ ﺗﻮﺳﺖ...
«ﻫﺮ ﭼﻪ ﺁﻥ ﺧﺴﺮﻭ ﻛﻨﺪ ﺷﻴﺮﻳﻦ ﺑﻮﺩ»
سیده شهید حجّاری
درس اخلاق
با كسي نشست و برخاست كنيد كه همين كه او را ديديد به ياد خدا بيفتيد، به ياد طاعت خدا بيفتيد، نه با كساني كه در فكر معاصي هستند و انسان را از ياد خدا باز ميدارند.
حضرت آیت الله بهجت(رحمه الله علیه)
سیده شهید حجّاری
زیارت امام حسین ( علیه السلام ) در روایات
براى زیارت هیچ امامى، به اندازه زیارت حسین بن على(ع) در ( کربلا ) تاءکید نشده است.
حتى براى زیارت رسول خدا(ص) هم آن همه سفارش و دستور نیست.
گاهى در روایات،زیارت ( کربلا )، از زیارت ( کعبه ) هم برتر و بالاتر به حساب آمده است و براى زیارت سیدالشهدا، پاداشى برابر دهها و صدها حج و عمره بیان شده است، باید راز قضیه را فهمید.
لحن و بیانىکه در احادیث مربوط به زیارت سیدالشهدا(ع) به کار رفته است، بسیار جدى و آمیخته با تاءکیدات فراوان است.
ضرورت زیارت را در هر حال و همواره مطرح مىکند، آن را براى یک شیعه و پیرو امام، در حد یک ( فریضه ) مىشمارد، ترک آن را بسیار ناپسند مىداند و هیچ عذر و بهانه و خوف و خطر را مانع از آن به حساب نمىآورد و به رسمیت نمىشناسد.
ازانبوه روایات گوناگون، به چند نمونه اشاره مىکنیم:
امام صادق(ع)در دیدار با یکى از اصحاب برجسته اش به نام ( ابان بن تغلب ) ، از وى مىپرسد:اى ابان:
کى به زیارت قبر حسین رفتهاى ؟
ابان - مدتى است طولانى که به زیارتش نرفتهام.
امام - سبحان الله...تو از بزرگان و روساى شیعه هستى و در عین حال،
سیده شهید حجّاری
تو شلوغيِ اربعين ديدم زني با عباي عربي روبروي حرم سيدالشهدا با لهجه و كلام عربي با ارباب سخن ميگويد.
عربي را ميفهميدم؛
زنِ عرب میگفت:
آبرويم را نبر،
به سختي اذن زيارت از شوهرم گرفته ام...
بچه هايم را گم كردهام ...
اگر با بچه ها به خانه برنگردم شوهرم مرا ميكشد...
گريه مي كرد و با سوزِ نجوايش اطرافيان هم گريه ميكردند.
كم كم لحن صحبتش تند شد:
توخودت دختر داشتي...
جان سه ساله ات كاري بكن...
چند ساعت است گم كردهام بچههايم را.
كمي به من برخورد كه چرا اينطور دارد با امام حسين(ع) حرف میزند.
ناگهان دو كودك از پشت سر عبايش را گرفتند...
يُمّا يُمّا ميكردند...
زن متعجب شد...
با خودم گفتم لابد بايد الان از ارباب تشكر كند..!
بچه هايش را به او دادند، اما بي خيالِ از بچه هاي تازه پيداشده دوباره روبرويِ حرم ايستاد..
شدت گريه اش بيشتر شد!!
همه تعجب كرده بوديم!
رفتم جلو
.. : خانم چرا هنوز گريه ميكني؟
خدا را شاكر باش!
زن با گريه ي عجيبي گفت:
من از صاحب اين حرم بچه هايِ لالم را كه لال مادرزاد بودند خواسته ام، اما نه تنها بچه هايم را دادند، بلكه شفاي