ماه محرم امسال هم تموم شد
این سی شبه ازدست ما راضی شدی یا نه؟
ارباب جانم از گدا راضی شدی یا نه؟
سی روز میخواندیم سی شب گریه میکردیم
هم پای تو هم پای زینب گریه میکردیم
روضه به روضه گشتن مارا خودت دیدی
جانم حسین سینه زنهارا خودت دیدی
چه دستهایی که برای دیگ نذری سوخت
این سوختن را دخترت اصلا به ما آموخت
از برکت تو بینوا هم بانوا میشد
هرسفره خالی پر از ظرف غذا میشد
بک ماه گرم نوکری شب تا سحر بودیم
ازعالم و آدم به جزتو بیخبر بودیم
دم را که میدادند نوکرها شنیدن داشت
قل قل زدن های سماورها شنیدن داشت
هرخستگی را باشراب ناب در کردیم
لب را همیشه ما ز چای روضه تر کردیم
تا میکده جز با دوپیمانه نمیرفتیم
در روضه میماندیم ما خانه نمیرفتیم
جارو زدیم و ازقبالش خیرها دیدیم
باگریه فرش روضه را صدبار بوسیدیم
عشق تو حتی حال بدها را خدایی کرد
یک "برمشامم میرسد" مارا خدایی کرد
ازنوکرت خوبی بدی دیدی حلالش کن
از کارهایش گرکه رنجیدی حلالش کن
ما لکه ننگیم خیلی بی کس و کاریم
اما به جان مادرت که دوستت داریم
دردیم ما اما شفا را میدهد زهرا س
مزد عزاداری مارا میدهد زهرا س
عوامل پنهاني چون خانواده هاي خلوت و كم جمعيت است.
خانواده هاي خلوت آسيب هاي گوناگون و آفت هاي متنوعي را در پي دارد كه هم در ابعاد فردي و هم در ابعاد اجتماعي زندگي را دچار اختلال خواهد ساخت و هنوز بسياري از اين آثار و نتايج به وضوح در جامعه آشكار نشده است.
كلاهي كه بر سر ما رفت اين بود كه گمان مي كرديم با تعداد كم فرزندان تربيت و آموزش آنان بهتر محقق مي شود در حالي كه در عمل ديديم بر عكس است و اتفاقا در خانواده هاي پر جمعيت تر سازكار پرورش و تربيت سزاوار فراهم تر است.
كلاهي كه بر سر ما رفت اين بود كه فريب تبليغات رسانه اي را خورديم و گمان داشتيم تعداد كم فرزندان محيط مناسب تري براي رشد اخلاقي و اجتماعي آنان فراهم مي كند در حالي كه با گذشت زمان ديديم كه دقيقا تكامل اخلاقي و تربيت ديني با خانواده هاي شلوغ تر بهتر محقق مي شود.
كلاهي كه بر سر ما رفت اين بود كه تصور كرديم حداقل از نظر ظاهري و مادي با فرزند كمتر ، زندگي بهتري خواهيم داشت و خانواده كم جمعيت با شاخص هاي اقتصادي رفاه نسبي را تجربه خواهد كرد ، در حالي كه حتى از همين نظر هم كامياب نبوديم.
حالا وقتي به دور و بر خود نگاه مي كنيم مي بينيم كه زن و شوهر با هم جان كنده ايم و بيست سي سال عمر جواني خود را صرف هزينه مدرسه غير انتفاعي و خورد و خوراك و پوشاك يكي دو فرزند پرتوقع و مدعي كرده ايم كه نه قدردان جان كندن والدين خود هستند و نه مهارت زندگي طبيعي و متعادل را كسب كرده اند.
نسلي كه نه شيريني بازي هاي كودكانه با خواهر و برادر را چشيده و و نه لذت داشتن خاله و عمه و دايي و عمو را تجربه خواهد كرد.
خدا ببخشد همه باعث و باني هاي اين مصيبت و فاجعه بزرگ را كه ابعاد دردناكش هنوز به شكل كامل به چشم نمي آيد.
خدا ببخشد همه وزرا و معاونان وزرا و رؤساي سازمان ها و مسؤولان مراكزي كه مانند صدا و سيما در طول دهه هاي گذشته در اين ساز دميدند و چنين كلاهي بر سر نسل ما گذاشتند !
استاد محمدرضازائری