خانه ی دل از غمت ای آشنا آتش گرفت
یا که گویم قلبتان هم از جفا آتش گرفت
زهر کینه همچو میخی روی سینه جا گرفت
سینه و قلب و همه جای شما آتش گرفت
آنقدر از چشم خود خون جگر می ریختی
تا که از هرمش همی چشم شما آتش گرفت
جای آنکه او بنوشاند تو را از آب و شیر
جای آن از زهر جسمت تا به پا آتش گرفت
گرچه می سوخت اما قبل از این ها این جگر
از غم داغ غریب کربلا آتش گرفت
یک ماه
یه ماه؟؟؟؟؟؟