HaMkHoNeH

گروه عمومی · 40 کاربر · 4086 پست
wolf
wolf
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک

و تو رفتی و هنوز،

سالهاست که در گوش من آرام آرام

خش خش گام تو تکرار کنان می دهد آزارم

حمید مصدق

wolf
wolf
عهد کردم
که برنگردم .. و برگشتم
که از دلتنگی نَمیرم
و مُردم
عهد‌هایی کردم بزرگ‌تر از خودم
چه کردم با خودم؟
دروغ می‌گفتم از فرط راستگویی
و خدا را شکر که دروغ می‌گفتم ..



نزار قبانی

wolf
wolf
به کوه، بیشتر از صحرا

به گُل، زیادتر از گندم

به ماه، بیشتر از آسمان می‌اندیشم

به عشق، بیشتر از مرگ

به تو، زیادتر از عشق!



سید علی میر افضلی

wolf
wolf
چیزی یادم نیست!

اما این خاک آشنا به نظر می رسد

شاید

گلی بودم روی مویت

یا

آهویی که از دستت فرار می کردم

یا

غار نشینی که تنها عکس تو را روی دیوار می کشد

اما

حتم دارم

همیشه عاشق چشمهای تو بودم



محمد صابر شریفی

wolf
wolf
چشمانت

در خیالم

چون پیامبری مهر بان

هر روز از راه می رسند

و به ایمانم می افزایند

در عجبم از آن پلک ها!

که روزی هزار بار

باز و بسته می شوند

روزی هزار بار معجزه ...

ولی قادر نیستند

فقط یک شب

مرا به خواب های تو ببرند

سمیه طهماسب

wolf
wolf
من خطاب به چشمانش

ای سیاره ی بی نام و نشان

ای دنیای طیف رنگ طبیعت

نخند و کمی حس غم بگیر

این روز ها طرفدار دارد

حس درک پوچی و غم

ولی او حرفم را گوش نداد

و باز به شیطنت ادامه داد ...

محدثه جهرمی

wolf
wolf
گاهی دلم برای تو تنگ می شود

اما نه عکس یادگاری داریم

نه آلبوم مشترکی که آنرا نگاه کنم..

انگار همیشه جای تو در عکسهایم خالیست.

گاهی دلم برای تو تنگ می شود

برای ترانه هایی که با هم نخوانده ایم

برای دستی که دستانم را لمس نکرده

برای جیغ هایی که از شدت خوشحالی وسط خیابان نکشیده ایم

حتی

برای آن پیرزنی که سرش را از پنجره بیرون نیاورده و داد نزده که؛ هیس مگر خواب و آسایش ندارید؟

گاهی دلم برای تو تنگ می شود

این گاهی انگار بوی همیشه به خود گرفته

نمی آیی؟

متینا

wolf
wolf
من چیزی

از عشق‌مان

به کسی نگفته‌ام!

آنها تو را هنگامی که

در اشک‌هایِ چشمم

تن می‌شسته‌ای دیده‌اند...

نزار قبانی

wolf
wolf
از چشم هایت می شود

عمری عسل بر داشت

مضمون نابی از

ضر ب المثل بر داشت

شیرین سرودن مثل سعدی

کار سختی نیست

تا میشود از چشم زیبایت

غزل برداشت

سیامک نوری

wolf
wolf
چشم هاى سیاه تو

خاورمیانه ى دوم است؛

یک دنیا براى تصرفش

نقشه مى کشند

و من…

سرباز بى چاره اى که

در مرز پلک هاى تو

جان مى دهم..

پریسا صالحی

wolf
wolf


{-15-}{-18-}

wolf
wolf
خم ابروی کجت پنجه یک تیرانداز

گر رهایش بکنی "حرمله جان" من است

چشم تو وای نگو...دیده دل میخواهد...

گوشه چشم شما "منطق و برهان" من است

صورتت مثل گلی در وسط تابستان

بین گلهای معطر "گل ریحان" من است

شهد لبهای تو از قند و عسل شیرین تر

شک ندارم لب تو "حاکم قندان" من است



مسعود محمدپور

wolf
wolf
باید از روی نگاهت بنویسم غزلی

بنویسم غزلِ بابِ دلِ بی بدلی

غلامعباس سعیدی

wolf
wolf
مرا به جرعه ای از چشم هات دعوت کن

که چای سبز برای سلامتی خوب است

مهدی فرجی

wolf
wolf
یک روز از خواب بیدار می شوی

نگاهي به تقویم می اندازی

نگاهي به ساعتت

و نگاهي به خود خودت در آینه

و می بینی هیچ چیز و هیچ کس جز خودت حیف نیست

لباسهای اتو کشیده غبارگرفته مهمانی ات را از کمد بیرون می آوری

گران ترین عطرت را از جعبه بیرون می آوری

و به سر و روی خودت می پاشی

ته مانده حساب بانکی ات را می تکانی

و خرج خودت می کنی یک روز از خواب بیدار می شوی

و به کسی که دوستت دارد

بدون دلهره و قاطعانه میگویی

صبح بخیر عزیزم وقت کم است

لطفا مرا بیشتر دوست بدار

یک روز یکی از همین روزها

وقتی از خواب بیدار می شوی

متوجه می شوی بدترین بدهکاری

بدهکاری به قلب مهربان خودت هست

و هیچ چیز و هیچکس جز خودت حیف نیست

نسرین بهجتی

صفحات: 8 9 10 11 12

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو